برادلی چاکرز، نوجوانی خودسر که با بیفکریها و خیرهسریهایش، آه از نهاد تمام اطرافیان خود برمیانگیزد؛ پسرکی بددهن و بیتربیت که همه جا، -بدون استثنا همه جا!- با کارهای خود مایهی شرمساری پدر و مادر بیچارهاش را فراهم میآورد. او مدام توی مدرسه دعوا راه میاندازد و حسابی هم از درس و مشق متنفر است!...
در کمال تأسف باید اقرار کنیم که برادلیِ عزیز داستان ما، هیچ ویژگیِ دوستداشتنی، هیچ مشخصهی جذابِ ولو کوچکی که باعث برانگیختن همدلی آدم نسبت به او شود، ندارد. شاید خودش هم این را میداند که همیشهی خدا در ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر، جا خوش میکند! آری، او احتمالاً از میزان منفور بودن خود با خبر است و به همین خاطر، میکوشد تا آنجا که ممکن است خودش را از نظرِ دیگران پنهان کند. با این حال، خوب میدانیم که اوضاع نباید به این منوال باقی بماند. به هر حال، برادلی چاکرز، هر بدیای هم که داشته باشد، قهرمان داستان ماست، و خب، مسلم است که منفور بودن، ابداً زیبندهی یک قهرمان نیست. پس باید منتظر یک دگرگونی بزرگ باشیم...
رمان معروف لوییس سکر با عنوان «ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر» داستانی نمادین از چالشی است که بسیاری از معلمین راهنما هر روزه با آن رو به رو هستند. طبق تعاریف رایج، قلدری در مدرسه به معنای
رفتاری تکرارشونده و عمدی است که در آن یک یا چند دانشآموز به صورت فیزیکی، کلامی یا اجتماعی به دانشآموز یا گروهی از دانشآموزان دیگر آزار و اذیت میرسانند. این رفتارها با هدف ایجاد ترس، تحقیر و برتریجویی انجام میشود و معمولاً در شرایطی رخ میدهد که بین فرد قلدر و قربانی عدم تعادل قدرت وجود دارد. به عبارت سادهتر، قلدری یعنی آزار و اذیت عمدی و مکرر یک فرد ضعیفتر توسط فرد قویتر در محیط مدرسه برای بررسی این مسئله لازم است تا ابعاد آن را بصورت دقیقتری بررسی کنیم.
امیدوار بودم بتوانیم با هم دوست بشویم. فکر میکنی میتوانیم؟» ـــ نه! ـــ چرا نه؟ ـــ چون دوستت ندارم! کارلا گفت: «من دوستت دارم. میتوانم که دوستت داشته باشم، نمیتوانم؟ البته تو مجبور نیستی دوستم داشته باشی.»
قلدری
جستوجویی درباره دردسرهای قلدری در مدرسه
هوش مصنوعی
نسبت ما تعلیم و تربیتیها با یک پدیده نوظهور
کاهلنمازی
نماز نخواندن یا جدینگرفتن نماز را کجای دلمان جا دهیم؟
هنگام مواجه شدن با مسئله، راهکارهای مختلفی به کار گرفته میشود. در منشا برای بررسی هر مسئله پنج گام پایین را طی میکنیم. ۱. در ابتدا تجربیات معلمهای راهنما و مشاوران که بطور مستقیم با این مسئله در ارتباط هستند را میشنویم
۲. سپس به سراغ نتایج تحقیقات علمی میرویم. اینکه در مورد این مسئله چه پژوهشهایی صورت گرفته و در دنیای آما رو ارقام چه میگذرد ۳. در گام سوم بر اساس روایتهای مشاوران و ادبیات علمی، مسئله را جمعبندی میکنیم و تشریح ان میپردازیم. اینکه چه سطوحی دارد، علتها و معلولهایش چیست و آیا میتوان برای حل آن راهکاری پیشنهاد کرد.